شعر بسیار بامزه از خواب ریاضی + طنز
*خواب ریاضی…* *خواب دیدم میخوانم ایگرگ زگوند خنجر دیفرانسیل هم گشته کند از سر هر جایگشتی میپرم دامن هر اتحادی میدرم شیب هر خط را به تندی میدوم گوش هر ایگرگ وشی را میجوم گاه در زندان قدر مطلقم گاه اسیر زلف حد و مشتقم گاه خط را موازی میکنم با توان ها نقطه بازی میکنم لشگری تمرین دارم بی شمار تیمی از فرمول دارم در کنار ناگهان دیدم توابع مرده اند پاره خط و […]